در گوشهوکنار شهر، دیوارها دیگر تنها سطوحی سرد و بیروح نیستند. آنها حالا با رنگها و طرحهایی جان گرفتهاند که گویی داستانهایی از تاریخ، عشق و ایثار را روایت میکنند. این داستانها را «ولی شفیعی»، نقاش دیوارنگارهها، با قلم موی خود بر روی دیوارهای شهر حک کرده است.
او هنرمندی است که با رنگهایش نه تنها دیوارها، بلکه قلبهای مردم را نیز لمس میکند. در این گزارش، به سراغ او رفتهایم تا از احساسات و دغدغههایش در خلق این آثار هنری باخبر شویم.
دیوارنگاره شهید رئیسی، تبسمی که از دل تاریخ میدرخشد
نخستین اثر ولی شفیعی که توجه بسیاری را به خود جلب کرد، دیوارنگاره شهید رئیسی بود. این اثر در خیابان چهارراه شهدا، روی دیواری به طول حدود ۱۰۰ متر، با تکنیک رنگ اکریلیک و سبک رئال خلق شده است.
شفیعی در گفتگو با … از احساساتش در خلق این اثر میگوید: سعی کردم چهره معصومانه و مظلوم شهید رئیسی را با تبسمی که همیشه بر لب داشت، به تصویر بکشم. حرکت دست ایشان که در جمعها به نشانه احترام و ارادت به مردم انجام میداد، برای من بسیار مهم بود. میخواستم این حرکت را به نمادی از عشق و احترام تبدیل کنم.
او در ادامه از انتخاب رنگهای شاد و بهاری برای این اثر میگوید: از رنگهای صورتی و گلهای محمدی استفاده کردم تا بهار را تداعی کنم. بهار نماد زندگی و امید است و من میخواستم این حس را به بیننده منتقل کنم. شهید رئیسی برای ما نماد امید و مقاومت بود و من سعی کردم این حس را در اثرم زنده نگه دارم.
دیوارنگاره استاد سید رضا موید، شاعری که عاشقانه برای اهل بیت سرود
اثر بعدی که شفیعی به آن اشاره میکند، دیوارنگاره استاد سید رضا موید، شاعر اهل بیت، است. این اثر در خیابان طبرسی جنوبی، نزدیک حرم امام رضا (ع)، خلق شده است. شفیعی با افتخار از این اثر میگوید: کار کردن نزدیک حرم امام رضا (ع) همیشه برای من یک سعادت است. استاد موید شاعری بودند که عشق به اهل بیت را در اشعارشان زنده نگه داشتند. من سعی کردم چهره ایشان را با همان تکنیک رئال و رنگ اکریلیک به تصویر بکشم، اما این بار از رنگهای خاکستری و شهری بیشتری استفاده کردم تا با فضای اطراف حرم هماهنگ باشد.
او همچنین از نقش خط نستعلیق در زیباییبخشی به این اثر میگوید و بیان میکند: خط نستعلیق که در این اثر استفاده شده، کار را زیباتر کرده است. این خط به نوعی روح اثر را کامل میکند و بیننده را به دنیای شعر و عرفان میبرد.
۱۲ بانوی فرهیخته، روایتی از زنان الهامبخش ایران
آخرین پروژهای که شفیعی به آن اشاره میکند، طراحی و نقاشی چهرههای ۱۲ بانوی فرهیخته ایران است که طراح بشقابها راضیه صدیف بوده است و اجرای این طرح بر عهده ولی شفیعی است.
این آثار بر روی بشقابهای فایبرگلاس نقاشی شدهاند و قرار است در پارکهای بانوان نصب شوند. شفیعی درباره این پروژه میگوید: این بانوان، چه معاصر و چه غیرمعاصر، الهامبخش بسیاری از زنان و مردان این سرزمین بودهاند. من سعی کردم چهرههای آنها را با تکنیک رئال و رنگ اکریلیک به تصویر بکشم. همچنین از نقوش ایرانی و گلهای مرغ در طراحی حجاب و روسریهای آنها استفاده کردم تا هویت ایرانی اثر حفظ شود.
او در ادامه از چالشهای این پروژه میگوید: هر کدام از این بانوان داستانهای خاص خود را دارند و من سعی کردم این داستانها را در چهرههایشان منعکس کنم. این کار نیاز به تحقیق و مطالعه زیادی داشت، اما نتیجه نهایی بسیار رضایتبخش بود.
پشت صحنههای خلق هنر، زحمتهایی که دیده نمیشوند
ولی شفیعی در پایان از تمام کسانی که در خلق این آثار به او کمک کردهاند، تشکر میکند و ادامه میدهد: بدون همکاریهای بیوقفه تیمهای فنی و هنری، خلق این آثار ممکن نبود.
او با چشمانی پر از امید به آینده هنر دیوارنگارهها نگاه میکند و میگوید: امیدوارم این آثار بتوانند پیامهای مثبت و الهامبخشی به مردم منتقل کنند. هنر باید در خدمت جامعه باشد و من سعی میکنم با کارهایم این رسالت را به انجام برسانم.
هنری که روح شهر را زنده میکند
دیوارنگارههای ولی شفیعی تنها نقاشیهایی روی دیوار نیستند. آنها روایتهایی از تاریخ، عشق و مقاومت هستند که با رنگهای زنده و طرحهای پراحساس، روح شهر را نوازش میکنند. شفیعی با قلم موی خود، نه تنها دیوارها، بلکه قلبهای مردم را نیز رنگ میزند و اثری ماندگار از خود به جای میگذارد. او هنرمندی است که با هنرش، شهر را به گالری بزرگی تبدیل کرده است؛ گالری که هر بینندهای را به تفکر و تأمل وا میدارد.