Skip to main content
یادمان های نوروزی

یادمان صبر و ایثار

By ۲۸ فروردین ۱۴۰۱No Comments

نام اثر: صبر و ایثار

 

بخش: یادمان های نوروزی

 

هنرمند: صالح موسویان

محل نصب: ورودی بوستان نیلوفرآبی

پادکست دلنشین یادمان صبر و ایثار را بشنوید

این قصه از سال ۱۳۱۷ آغاز شد. پسری که در کوچه پس کوچه‌های مشهد قد کشید و به حرفه نانوایی مشغول شد. با دختری به نام طوبی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد. ۴ پسر و ۲ دختر داشت که از سال ۱۳۵۹ به همکاری با جهاد سازندگی پرداخت و از سال ۱۳۶۳ پنج بار به عنوان بسیجی داوطلب به جبهه اعزام شد.

سال ۱۳۶۶ بود که برای آخرین بار به جبهه اعزام شد. داخل سنگر مشغول شکستن یخ برای کلمن بود که نفیر خمپاره به گوش رسید و بعد هرچه بود در و سوزش و خون و بیهوشی بود. مرد قصۀ ما از ناحیه صورت به شدت مجروح شد.  بعد از مجروحیت به دلیل نداشتن بینی به سختی نفس میکشید و چون حنجره نداشت با استفاده از نی تغذیه می کرد. ۲۵ بار جراحی روی صورت او، راه به جایی نبرد و چهره‌اش جوری از هم پاشیده بود که مردم در خیابان از او فرار می کردند.. نگاه‌های سنگین مردم سبب شد که او به مدت ۲۹ سال خانه نشین باشد. تا همین چند سال پیش می‌شد برای دیدنش به خانه ای در یکی از مناطق پایین شهر مشهد رفت.

حاج رجب محمدزاده معروف به “بابا رجب”پس از حدود سه دهه  دست و پنجه نرم کردن  با جراحتهای ناشی از مجروحیت در ۱۴ مرداد ماه ۱۳۹۵ در سن ۷۸ سالگی به فیض شهادت نائل شد و به یاران شهیدش پیوست.  مرد قصۀ ما بی صورت بود اما در هیاهوی صورتک‌های ریایی با سیرت ماند و روی ماهش را خداوند بوسید.

ایستگاه صبر و ایثار با البهام از شخصیت بابا رجب، به شکل مردی بی صورت طراحی شده است. قابلیت تعامل در این المان به گونه ای تعبیه شده که در روز باتوجه به جهت حرکت خورشید، حرکت می کند و به مانند این است که صورتش را به نور اهدا کرده است و در شب به مکان اولیه باز می گردد. همچنین دروازه هایی اطراف این المان وجود دارد که که با قرارگرفتن در زیر آن، داستان هایی از بابا رجب پخش می شود.

Leave a Reply