حاج محمد تقی شریعت متولد ۱۳۰۲ هـ ش کوچه سیدار زنجان فرزند پاک خانواده علم و تربیت یافته مکتب قرآن و عترت است؛ پدر بزگوارش آیت ا… العظمی آقا شیخ فیاض دانشمند اصولی بی بدیل جهان تشیع بود کسی که پس از فوت پر آوازه ملا هادی تهرانی در نجف اشرف درس نیمه عالم پر تمام استاد را به پایان می رساند و با کوله باری از علم و ادب به زادگاهش مراجعت مینماید اما علم اصول را در حوزه نجف اشرف به صورت موقت به تعطیلی میکشاند. همسر عظيم الشان وی دختر فخر طایفه بنی اسد و مربی عالیقدر فرزندان جلیل القدر است. او که روز و شب همراه با قرائت آیات مبارک قرآن کریم با گریه به مصائب اهلیت مونس بود و محبت خاندان عصمت را بر دلبندانش شیره جان می داد تا حدی که همه فرزندان تحت تعلیمات پدر و تربیت مادر به مراحل بالای علمی و دینی رسیدند و پسر ارشد ایشان حاج شیخ زین الدین به درجه اجتهاد رسید. آقا شیخ فیاض مرحوم در زنجان نیز به تربیت طلاب پرداخت که از شاگردان برجسته وی میتوان افتخار زنجان و زنجانیان حاج ملا آقاجان عتیق و نیز آیت ا… الظمی حاج میرزا عبد الرحيم واسعی را نام برد و در علو مقام رفیع دینی استاد سخن آیت ا… واسعی کافی است که فرمود بنده تمام علوم را از آقا شیخ فیاض آموختم. قداست این مرد بزرگ به اینجا ختم نشد و روز وفات ایشان فرصتی بود تا باز هم مردم علوی زنجان غدغن عزاداری دوره استبداد پهلوی اول را بشکنند و با حمل پرچم سیاه بر پیشاپیش تابوت زعیم گرانقدر شیعه آنهم در استانه محرم، خون تازه ای بر رگ حيات تعزیه تزریق کننده آنروز در حال دفن پدر مرثیه حسینی می گفت و مشق عشق می کرد و این نقطه عطف دیگری در مسیر تعالی روح عزاداری در مجالس بود. بعد از آنروز پسر مرد ۱۷ ساله آقا را با تمنا به مسجد حسینیه بردند.تا اداره امور مد سجد و تعزیه را عهده دار شود چون او از سه سالکی تاکنون تجارب زیادی داشت آنروزی که این روی ناقه نکه سیدار گریه میکرد و اهل زمین و آسمان را می گریاند نمونه تربیت مکتب اهل بیت را به نمایش گذاشت اکنون که شیر مردی شده بود باید محله ای که مرکز فساد اخلاقی دوران طاغوت بود را تطهیر میکرد لذا با تاسیس یک روضه هفتگی برای ثبوت و صدق قدم محبان اهلبیت به نام هیئت حسینی برگ زرینی بر کارنامه دنیا و آخرت خویش زد. در ابتدا نزاعهای محله ای بین دستجات محرم را با اهداء و قبول متقابل شال ترمه و قربانی از میان برداشت سپس مودت و محبت بین آنها را تقویت بخشید و باز هم روضه محرم ، دسته عزاداری و تعزیه جان تازه گرفت. مردم ولایتمدار به تبرک جلسات هفتگی هیئت حسینی منازل دنیوی خویش را مزین و معطر به نام اهل بیت می کردند و احکام شرعی با وعظ و خطابه مرید بر ذکر مصائب آل ا موجب تقویت عزت و شرف و دینی مومنین شد. همچنین مجالس ایام محرم پر رونق تر از همیشه و دسته عزاداری حسینیه احیاء گردید و عظمت آن تا حدی رسید که حرکت تا رجعت از نماز مغرب و عشاء تا اذان صبح به طول انجامید و این سرآغاز مبارکی بود که امروز شهر زنجان بدلیل وجود دستجات عظیم متعدد به پایتخت شور و شعور حسینی شهرت یابد. تمام مراحل زندگی این تندیس تعزیه داری به محبت اهلبیت گره خورد و دائماً به دنبال تعظیم شعائر حسینی بود هر روز عاشورا و هر مکانش کربلا – در محل کسب و کار هم اقدام به بریانی شبیه خوانی میکرد و در تاسیس هیئتهای دیگر و تجهیز مساجد و تکایا اهتمام ویژه داشت. با سفرهای متوالی و متناوب سینه زنان و زنجیر زنان به شهرهای مقدس قم مشهد و کربلا هر روز بیش از پیش هیئت را قوام بخشید و بعد از مدتی به مسجد فعلی که بنای آن را مرحوم حاج ير بهاء الدین ایجاد و رسیدگی به اموات مسجد را متولی وقت حاج سید عزیز نوه بانی به ایشان سپرد آمد و با مرمت اولیه این کان را سریا کرد البته در طول 15 سال اخیر مسجد توسط شان بارها مرمت و حفظ آثار گردیده است و زیر زمین آن از ابتدا آب انبار قدیمی متروکه و مخروبه بود به هستآنگاه مردم از خواب غفلت بریدند و با له کردن شیرینی و شکلات لیک گویان به دنبال رهبر حسینی خود به راه افتادند. و متوجه این نبودند که او نیز پشت سر موالیان خود حضرت سيد الشهدا و قمربنی هاشم حرکت می کند و تاثیر این بزرگواران است که مردم را دگرگون کرده است حرکت بی نظیر و تاریخی وی تعزیه را واکسینه کرد و به عظمت آن افزود آری این مجاهد نستوه پیرو خط حسین فقط به معبود می اندیشید و لاغیر و چه خوش است. که مزد محبت را با معرفت گرفت و پیراهن مشکی رخت همیشگی او هدیه مولایش بالاترین اجر اوست. ما بين عاشورا و اربعین پس از روضه که بسیار حالم بد بود. به منزل رفتم اما خصه مظلومیت محبوبم و امیری خاندان ولایت خواب از چشمم ربود. صبح کم کم تبدیل به درد جسمی شد و مرا روانه بیمارستان کرد اطباء صلاح در اعزام به تهران دیدند در آنجا که به هوش آمدم و متوجه پیراهن بیماری به جای لباس مشکی شدم دلم گرفت و دنیا برایم تیره و تار شد در خواب دیدم مجلسی آراسته منتظر بنده هستند تا لباس مشکی پوشیده و عزاداری را شروع کنیم. از درب حیاط مرا فراخواندند که بیا مولایت امری دارد دو جوان رها همچون قرص ماه در کنار آفتاب عالم تاب بر روی طبقی پیراهن مشکی برایم آورده بودند به امر حضرت سیدالشهداء (ع) رست مرا به تن کردم وقتی به خود آمدم دانستم که طیب حقیقی شفای جسم و جان را توام عنایت فرموده است. بدست یکی از سادات پیراهن مشکی اعزاداری را پوشیدم و پس از معاینه دکتر غیر مسلمان همه در تعجب خشکشان زد تاثیر شگرف این رکن تعزیه علاوه بر مردم زنجان در هیئات ادری زبان و حتی فارسی گویان اقصی نقاط ایران مشهود است نامش با نام مولایش در اذهان عموم قرین است. نصایحو پندهای اخلاقی و دستورات دینی مخصوصاً نماز و احترام والدین در کنار تعلیم قولی و فعلی محبت اهلیت ستودنی است. بسیاری از ستارگان فروزان آسمان شعر و مدح پروریده شور و شعور ایشان هستند و چه بسیار خوبانی که از عالم خاک به عالم پاک رجعت کردند و مدال افتخار نوکری در هیئت حسینی را توشه بردند. خدایشان با محبوب و معشوق محشور فرماید.استاد دانشگاه عشق حسینی به مسجد کاملی جهت استفاده خواهران تبدیل گردیده است و با تزئین فوق العاده مسجد بالا و پائین با آلات منحصر بفرد تابلوی بزرگی از نهضت عظمی عاشورا در معرض دید محبان و عاشقان قرار گرفته است. گذران عمر شریف این پیر غلام دربار ملک پاسبان اهلبیت که اغلب با حضرات آیات و علمای اعلام شهیر زنجان و دیگر بلاد مانوس بوده و خود استادی بی پیرایه برای شعرا و مادحین معاصر و مربی لایق برای تشنگان معرفت مکتب حسینی است فقط به مسجد و هیئت خلاصه نمی شود. از خدمات اجتماعی ایشان علاوه بر تعطیلی مراکز رسمی فساد اخلاقی می توان مقابله با افراد شرور و فاسد و بر چینی اماکن فروش و شرب خمر را نام برد مضاف بر اینکه پهلوان دربار علوی خود قهرمان و پیشکسوت ورزش باستانی است اما مدالهای ورزشی را به رودخانه ریخت تا جای مدال غلامی مولایش را تنگ نکند برپایی مجالس جشن و سرور ایام ولادت ائمه طاهرین و همچنین برگزاری مجالس ترحیم در مساجد و تکایا در وفات عالم بی بدیل، حاج ملا آقاجان عتيق به ابتکار ایشان باعث رونق همه مساجد در طول سال گردید و مجالس از منازل کوچک و محقر به خانه مطهر خدا انتقال یافت. از سفر حج عاشق اباعبد و طواف و لبیک و احرام بگذریم و در تشریح سفرهای بیاد ماندنی کربلای هیئت حسینی که هنوز در خاطره ها رنگ و بوی تازه دارد اطاله کلام نکنیم اما حرکت انقلابی و عکس العمل سريع استاد کلاس عشق شنیدنی است سالها پیش و در دوران ظالمانه پهلوی که به بهانه تقارن عید نوروز با ایام محرم حرکت دستجات عزاداری ممنوع شد و قهرا به دستور حکومت طاغوت بزرگان دینی پای ورقه تعهد نامه را مهر و امضاء کردند ایشان با اعلام قبلی در روز اول محرم و مطابق سنوات گذشته وارد بازار شد. و با پای برهنه و سر و صورت گل آلود دین خود را به ساحت مقدس مولایش ادا کرد با صدایی رساتر از همیشه فریاد می زد. هر ملتی بنام شهی پرچمی بیاست هر یک به چشم خلق به یک رنگ آشناست آن یک به رنگ سبز یکی سرخ یک سفید این پرچم سیاه از سلطان کربلاست
