یک هنرمند مجسمهساز با اشاره به جزئیات اثرش در جشنواره هنرهای شهری مشهد، گفت: زایش هنر بدون تعامل با مخاطب ناقص خواهد بود
هاشم شفیعی با اشاره به اثرش با عنوان «پاویون سیاوش» که در جشنواره بینالمللی هنرهای شهری مشهد اجرا شده است، اظهار کرد: این اثر با توجه به ابیاتی از شاهنامه طراحی شده که داستان سیاوش را هنگام قرار گرفتن در کوهی از آتش بیان میکند. در اشعار کلیم توس زمانی بین بودن و نبودن جاری است؛ آیا سیاوش خواهد ماند یا نخواهد ماند؟ پاویون سیاوش در همین چارچوب شکل گرفته است. سیاوش هم هست و هم نیست و گویی زمان داستان در اثر جاری است و آتش، نور، صدا، سیاوش و اسب که هم در هجوم شعلههای آتش دیده میشوند هم با آتشاند و هم در آن.
وی ادامه داد: مخاطب با ورود به تونلی که در ظاهر شعلهور است خودش را به چالش میکشد، اما آنچه که به استقبال او میآید شاخههایی از نور و آینه و همراه با موسیقی است که او را به صداقت و پاکی فرا میخواند. او در این سفر کوتاه سیاوش خودش میشود.
شفیعی با بیان اینکه امیدوارم این اثر بتواند تأثیری اینگونه بر مخاطب بگذارد، تصریح کرد: داستان سیاوش یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین تراژدیهای اساطیری جهان است. در واقع روساختی برای ژرفساختی عمیقتر، یعنی تقابل نیکی و بدی است. نیکی همنشین عشق میشود و بدی همپیمان دروغ. عاشق در این میان میسوزد و میگدازد تا عشق باقی بماند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اگر دوست دارید سیاوش شوید، به پاویون سیاوش وارد شوید، گفت: نیازی نیست که هنرمندان میراث خاصی از خودشان به جا بگذارند، بلکه فقط کافی است وارد صحنه شوند. در نتیجه هنر برای کمک به درک یک اتفاق یا مفهوم به عرصه پا میگذارد و وقتی حضور احساس شود، هنر غالب است.
شفیعی با اشاره به نقاط قوت و ضعف جشنواره هنرهای شهری مشهد، خاطرنشان کرد: متأسفانه زمان فراخوان جشنواره مثل همیشه با تأخیر اعلام شد با این حال جشنواره امسال یکی از بهترین دورههای جشنواره هنرهای شهری مشهد بود. به ویژه اینکه سنتشکنی در ارائه موضوعها در آن شکل گرفته است. حرکت هوشمندانه مجموعه مدیریتی خانه هنر، ریتم یکنواخت، کند، تصنعی و کممایه موضوعات غالب در سالهای گذشته را در رویکردی نو متحول کرد و گنجاندن پاویون و بحث تعامل مخاطب با اثر، مانند شتابدهنده در ظهور و خلق آثار هنری عمل کرد.
وی درباره جایگاه هنر تعاملی در کشور با بیان اینکه زایش هنر بدون تعامل با مخاطب ناقص خواهد بود، عنوان کرد: آمیختگی تعامل در هنر ایران از دیرباز وجود داشته و دارد و این امر فقط در نگاه متولیان امر غایب بوده است.
وی افزود: پیدایش، بقا و تعالی نقاشی قهوهخانهای در ایران بهدلیل تعامل بین اثر و مخاطب بود. همچنین، آثار ماندگار معماری ایران بدون ارتباط تنگاتنگ مخاطب و اثر وجود نداشت. حتی در هنر ایران باستان و نقشبرجستههای تخت جمشید، ما شاهد این امر در گوشهگوشهاش هستیم.
این هنرمند مجسمهساز با تاکید بر اینکه نقالی کاملترین شکل هنر تعاملی در ایران است، گفت: این موضوع ایده بینظیر فردوسی، شاعر نامی کشور، در استخدام شخصی بهنام بودلف بود که از ارتباط صدایی و هنری خوبی برخوردار بود. بعد از آن، پیدایش پردهخوانی و همینطور شبیهخوانی، معنای هنر تعاملی را کامل کرد. زبان هنر با هر لهجهای که باشد، زبانی خوشآهنگ، دلنشین و رؤیایی است و شنیدنش با لهجههای متفاوت اهمیت زیادی دارد. قطعا در فضای شهری، ضرورت در کنارهمبودن سبکهای هنری کاملا منطقی و لازم است.
شفیعی درباره ترجیح مخاطبان به هنر فاخر، اظهار کرد: هنر معنایی هنر سؤالکننده است. به عبارتی ذهن مخاطب را درگیر سؤالات پی در پی میکند، اما هنر به اصطلاح فاخر که البته با این صفت یا واژه موافق نیستم، سؤالبرانگیز نیست، بلکه بیشتر خودنما و ظاهری و البته فریبنده است.
وی اضافه کرد: قطعاً هنر مفهومی به اندازه هنر فاخر طرفدار دارد، اما بافت جمعیتی و سطح سواد، متغیرهایی هستند که کموبیش میزان آن را تعیین میکنند. برای نمونه در شهرهای بزرگ استقبال بیشتری از هنر مفهومی میشود و برعکس در شهرهای کوچک هنر فاخر طرفداران بیشتری دارد.
این هنرمند مجسمهساز درباره سوابق هنری خود بیان کرد: من کارشناسی نقاشی و کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشگاه هنر گرفتهام. در همان دانشگاه تدریس میکردم و دبیر رسمی آموزشوپرورش هستم. بیش از ۳۰ سال سابقه تدریس و فعالیت هنری دارم که شامل مجسمهسازی، نقاشی، طراحی صحنه سریال تلویزیونی، کارگردانی انیمیشن در صداوسیما و مشاور هنری در فیلمنامه و ساخت سریال است.