به گزارش ستاد رسانه ای جشنواره بین المللی هنرهای شهری مشهد، هاشم شفیعی درباره اثری که در جشنواره هنرهای شهری مشهد ارائه کرده است، با اشاره به ابیاتی از شاهنامه فردوسی گفت: این اثر باتوجهبه این دو بیت از شاهنامه طراحی شده است؛ ابیاتی که داستان سیاوش را هنگام قرارگرفتن در کوهی از آتش بیان میکند: در اشعار کلیم توس، زمانی بین بودن و نبودن جاری است؛ آیا سیاوش خواهد ماند یا نخواهد ماند؟ پاویون سیاوش در همین چارچوب شکل گرفته است؛ سیاوش هم هست و هم نیست، گویی زمان داستان در اثر جاری است و آتش، نور، صدا، سیاوش و اسب که هم در هجوم شعلههای آتش دیده میشوند هم با آتشاند و هم در آن.
او ادامه میدهد: مخاطب با ورود به تونلی که در ظاهر شعلهور است، خودش را به چالش میکشد؛ اما آنچه که به استقبال او میآید، شاخههایی از نور و آینه است با موسیقیای که او را به صداقت و پاکی فرامیخواند. او در این سفر کوتاه سیاوش خودش میشود. امیدوارم این اثر بتواند تأثیری اینگونه بر مخاطب بگذارد.
بهگفته شفیعی، یکی از زیباترین و تأثیرگذارترین تراژدیهای اساطیری جهان، داستان سیاوش است؛ در واقع روساختی برای ژرفساختی عمیقتر، یعنی تقابل نیکی و بدی است. نیکی همنشین عشق میشود و بدی همپیمان دروغ. عاشق در این میان میسوزد و میگدازد تا عشق باقی بماند.
این استاد دانشگاه با این جمله که «اگر دوست دارید سیاوش شوید، به پاویون سیاوش وارد شوید» از مردم دعوت کرد از اثرش بازدید کنند و گفت: نیازی نیست که هنرمندان میراث خاصی از خودشان بهجا بگذارند، بلکه فقط کافی است وارد صحنه شوند. در نتیجه هنر برای کمک به درک یک اتفاق یا مفهوم به عرصه پا میگذارد و وقتی حضور احساس شود، هنر غالب است.
او درباره سوابق هنریاش گفت: من کارشناسی نقاشی و کارشناسیارشد کارگردانی از دانشگاه هنر گرفتهام. در همان دانشگاه تدریس میکردم و دبیر رسمی آموزشوپرورش هستم. بیش از سی سال سابقه تدریس و فعالیت هنری دارم که شامل مجسمهسازی، نقاشی، طراحی صحنه سریال تلویزیونی، کارگردانی انیمیشن در صداوسیما و مشاور هنری در فیلمنامه و ساخت سریال است.
این فعال حوزه فرهنگی با بیان اینکه زمان فراخوان جشنواره مثل همیشه با تأخیر اعلام شد، تصریح کرد: بدون شک جشنواره امسال از بهترین جشنوارههاست بهویژه در ارائه موضوعها؛ زیرا بدون تعارف سنتشکنی در آن شکل گرفته است.
او در ادامه خاطرنشان کرد: حرکت هوشمندانه مجموعه مدیریتی خانه هنر، ریتم یکنواخت، کند، تصنعی و کممایه موضوعات غالب در سالهای گذشته را در رویکردی نو متحول کرد و گنجاندن پاویون و بحث تعامل مخاطب با اثر، مانند شتابدهنده در ظهور و خلق آثار هنری عمل کرد.
شفیعی درباره جایگاه هنر تعاملی در کشور با بیان اینکه زایش هنر بدون تعامل با مخاطب همچون جنین ناقصالخلقه خواهد بود، ابراز کرد: آمیختگی تعامل در هنر ایران از دیرباز وجود داشته و دارد و این امر فقط در نگاه متولیان امر غایب بوده است.
او افزود: پیدایش، بقا و تعالی نقاشی قهوهخانهای در ایران بهدلیل تعامل بین اثر و مخاطب بود. همچنین، آثار ماندگار معماری ایران بدون ارتباط تنگاتنگ مخاطب و اثر وجود نداشت. حتی در هنر ایران باستان و نقشبرجستههای تخت جمشید، ما شاهد این امر در گوشهگوشهاش هستیم.
نقالی، کاملترین شکل هنر تعاملی
این مجسمهساز کاملترین شکل هنر تعاملی را در ایران پیدایش نقال و نقالی دانست و گفت: این موضوع ایده بینظیر فردوسی، شاعر نامی کشور، در استخدام شخصی بهنام «بودلف» بود که از ارتباط صدایی و هنری خوبی برخوردار بود. بعد از آن، پیدایش پردهخوانی و همینطور شبیهخوانی، معنای هنر تعاملی را کامل کرد.
او در پاسخ به اینکه چقدر میتوان به هنر تعاملی در ایران با محور شروع از مشهد امیدوار بود، گفت: من ادعای شروع از مشهد را زیاد جدی نمیگیرم. این اتفاق بارها و بارها رخ داده، اما بهدلیل انسجامنداشتن و نبود جشنواره دیده نشده است و اکنون میتوان گفت اولینبار بهصورت کاملا حرفهای در مشهد رخ داده است.
به بیان او، زبان هنر با هر لهجهای که باشد، زبانی خوشآهنگ، دلنشین و رؤیایی است و شنیدنش با لهجههای متفاوت اهمیت زیادی دارد. قطعا در فضای شهری، ضرورت درکنارهمبودن سبکهای هنری کاملا منطقی و لازم است.
شفیعی درباره ترجیح مخاطبان به هنر معناگرا یا فاخر اظهار کرد: هنر معنایی هنر سؤالکننده است؛ بهعبارتی ذهن مخاطب را درگیر سؤالات پیدرپی میکند؛ اما هنر بهاصطلاح فاخر که البته با این صفت یا واژه موافق نیستم، سؤالبرانگیز نیست، بلکه بیشتر خودنما و ظاهری و البته فریبنده است.
متغیرهای انتخاب هنر فاخر و معناگرا
او ادامه داد: قطعا هنر مفهومی بهاندازه هنر فاخر طرفدار دارد، اما بافت جمعیتی و سطح سواد، متغیرهایی هستند که کموبیش میزان آن را تعیین میکنند؛ مثلا در شهرهای بزرگ استقبال بیشتری از هنر مفهومی میشود و برعکس در شهرهای کوچک هنر فاخر طرفداران بیشتری دارد.